• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : هيس! دخترها فرياد نمي زنند!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 26 عمومي
  • پارسي يار : 7 علاقه ، 6 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    نمي دونم ...قبول ندارم ...حق گرفتني يه ... سرتو بالا بگير ... همين
    بدرود ...
    قالب قشنگ نيست ... آهنگه داره نستالژي ميشهـ!
    پاسخ

    منم خودم قبول ندارم.قشنگ بودن يا نبودن قالب ديگه واسم مهم نيس..هيچي ِ هيچي..!..شده..
    + فاطمه سادات 
    خيلي وقت از اولين بار که اومدم وبت ميگذره
    و حالا که من ديگه تهران نيستم آشنا شديم با هم
    نمي دونم چرا نظر قبليم درحالي که ميگفت ثبت شده ثبت نشد
    گاهي حکمت کار هارو نميفهمم
    اما ميدونم سکوت دربرابر اتفاقات زندگي اوج احترام به حکمت خداست
    گاهي دل کندن از آدم هايي خيلي براي آدم سخته
    حتي اگ آشنايي خيلي تازه اي داشته باشيد
    از وقتي رفتم قم و نت ندارم احساس ميکنم بد جور دلم هواي خوندن نوشته هاتو ميکنه
    شايد چون ميتونم درد نهفته تو نوشته هاتو بفهمم
    شايد چون تو سخت ترين شرايط واژه هاي تو و اين وبلاگ تو سکوت شب تنها همراهم بود
    تنها همدمم
    تک تک واژه هاي تو براي من زنده ان
    انگار همشونو زندگي کردم ....
    پاسخ

    کاش از همون موقع ثبت شده بود .. :(...ممنون فاطمه ...
    + فاطمه سادات 
    دقيقا براي منم همينطوره
    خ عجيب
    و من عاشق اين دوستي هاي عجيبم که از آشناييش اصلا سر در نميارم
    بهترين دوستامو تو عجيب ترين موقعيت ها پيدا کردم
    اميدوارم بتونيم دوستاي خوبي باشيم :)
    گرچه من ديگه قم دسترسي ب نت ندارم
    الانم براي کاري اومدم تهران که نت دارم
    پاسخ

    چه بد .. :(
    + فاطمه سادات 
    آره
    جدا
    منم خيلي خوشحالم
    خيلي
    :)
    دست خودم ني که
    وقتي ميخونم نوشته هاتو خود به خود گريم ميگيره
    آن سخن کز دل برآيد لاجرم بر دل نشيند
    پاسخ

    خيلي جالبه واسم..خيلي جالبه..من يه شعر سرچ کردم و ... رسيدم به اون پست..خيلي جالبه و يکم عجيب..حداقل واسه من ...........
    + فاطمه سادات 
    راستي خاستم بگم
    خيلي خوشحالم که همشهري هم هستيم
    من هم از امسال قم زندگي ميکنم :)
    پاسخ

    ئه؟ جدن؟ چه خوب .. :)
    + فاطمه سادات 
    بايد به عنوان يه محصل پايه چهار انساني
    اقرار کنم که نوشته هاي شما حرف نداره
    من وقتي ميخونمشون اونقد تحت تاثير قرار ميگيرم که ساعت ها گريه ميکنم
    يک نوع هم حسي عجيب و غريبي دارم با نوشته هات
    قلمت پرنور غزل عزيز دلم :)
    پاسخ

    من چ کنم با اين همه محبت؟ :دي..خيلي خيلي ممنون..ديگه گريه نکن که منم عذاب وجدان نگيرم :)..تشکرات :)
    + فاطمه سادات 
    جوابتون داده شد :)
    پاسخ

    با تشکر :دي
    + فاطمه سادات 
    کدوم جا دقيقا ؟؟؟
    پاسخ

    چه آنلاين! :)) ... توي وبلاگتون دقيقن :)
    از بچگي هميشه سعي داشتند همين را يادم بدهند.يادم بدهند که موقع گريه کردن سرم را بايد بندازم پايين.

    درد پسرها كمي بدتره؛ هرچند اينقدر پررو و سنگ‌پا هستيم كه به روي خودمون نياريم.
    از بچگي بكنن تو سرت كه مرد كه گريه نمي‌كنه و تو براي اينكه مرد باشي بغض‌هات رو يكي‌يكي قورت بدي تا دلت بشه قبرستون گريه‌هاي سر نداده؛ تا كي بشه كه بفهمي اينطورا هم نيست و شروع كني نبش قبر كني؛ يكي يكي و هاي هاي.
    پاسخ

    چه حرف بي ربطيست .. مرد که گريه نمي کند! گاهي آنقدر بغض داري که فقط بايد مرد باشي تا بتواني گريه کني ...
    اين فاطمه ساداتم
    اينم ادرس وبلاگم
    :))
    گيج بودن منو ببخشيد
    بازم ادرس يادم رفت
    پاسخ

    همونجا توضيح دادم :)
    + فاطمه سادات 
    بايد طعنه حساب کنم حرفتون رو ؟
    يا شوخي ؟
    يا ناراحتي ؟
    يا يه بهانه براي آغاز يک دوستي خوب ؟
    وقتي تو وبتون نظر دادم تاييد نشد گفتم لابد خوشتون نمياد از غريبه ها
    براي همينم مثل گذشته ها باز هم شدم خواننده خاموش
    گرچه حالا ديگه دسترسي ب نت ندارم و هر وقت پام برسه ب تهران ميام وبتون همه نوشته هايي رو که عقب موندم ميخونم ...
    به هر حال چه منظورتون گزينه يک بود چه دو چه سه
    خيلي خوشحال شدذم از حضورتون غزل خانوم عزيز دل
    پاسخ

    سلام.کاش مي گفتين کدام فاطمه سادات .. من حتي نميدونم از چي حرف ميزنين که بخوام در موردش اگه توضيحي باشه بدم.. :) .. هيچکدوم از نظرات بدون ِ تاييد نشدن باقي نميمونن..مگه اين که پيام گروهي باشن.. .:)نظر لطفتونه نسبت به نوشته هاي من..اما بابت ِ حضور من توي کجا خيلي خوشحال شدين؟ :) .. ميشه وبلاگتون رو معرفي کنيد؟ :)
    :(...
    پاسخ

    ...
    هييييييييييييييس؟؟!!!
    اين کلمه چقدر آشناست... چقد وقتي بچه بوديم ميشنيديم و چقدالان به بچه م ميگم
    و اما اصل مطلب بازم مثل هميشه قشنگ بود
    پاسخ

    ممنون..
    اووووو دختر بودنهو هزار تا دردسر...
    که هيجوقت پسرا نميتونن درکش کنن...
    و در مورد پي نوشت:...............
    نميدونم چي بگم...هيچي نميدونم
    پاسخ

    :(..
    تنها بايد به درون خودت مچاله شوي...
    از اينکه درباره اينجور پست ها بگم خيلي عالي نوشتي حس خوبي ندارم....چون خيلي حرف داشت پستت
    جديدا نحوه نوشتنت خيلي عوض شده
    انشالله که حالت روبه راه باشه:)
    پاسخ

    سلام..سبک من کلن يه جوره :دي
       1   2      >