علاقهمندي ها
+
«پناه»؛ ميبرم «به خدا»، از عيبي که؛ «امروز» در خود مي بينم، و؛ «ديروز»؛ «ديگران را» به خاطر، «همان عيب»؛ ملامت کرده ام. محتاط باشيم؛ در «سرزنش»؛ و «قضاوت کردن ديگران». وقتي؛ نه از «ديروز او» خبر داريم؛ نه از «فرداي خودمان».

پيام رهايي
1:1 عصر
پيام رهايي
ممنون از همه....التماس دعا
پيام رهايي
گاهي ديگران به زلالي همين قطره و به لطافت همين گلند.....بقول سهراب چشمها را بايد شست....جور ديگر بايد ديد. ...... ........ ......!
پيام رهايي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مچکرم و سپاس از توجهتون
پيام رهايي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} دقيقاً، زندگي آينهاي از اعمال و افکار ماست. هر قضاوتي که ميکنيم، ممکن است روزي در همان شرايط قرار بگيريم تا حقيقت را از زاويهاي ديگر ببينيم.
+
سلام
همه ي ما ميدونيم که آدم يه روز به دنيا مياد و يه روز هم مي ميره اما باز بچه دار ميشيم و کلي تلاش ميکنيم تا اون بچه رشد کنه و جايگاه خودشو پيدا کنه...
درست مثل گلدوناي حياط مادر هما؛ با اينکه که مي دونن تابستون ها خشک ميشن اما باز بهشون عشق ميدن، آب ميدن و مراقبن تا خشک نشن.. حتي ازشون عکس يادگاري مي گيرن!!
اصلا زندگي همينه...
مادر هما ممنون از اينکه اصل زندگي رو بهم يادآوري کردي

اودسان
ديروز 10:30 عصر

چقدر ديدنِ اين فيد ، بهم حس و حالِ خوب ميده:-) چه خاطره هاي قشنگي که براي اونروز ها بود و تداعيشون هم به دل حال خوب ميده و هم دلتنگي...
+
طلوع و غروب خورشيد هميشه در آسمان ديده مي شود.. اما گاهي همين آمد و شد ساده خورشيد در منظره اي صورت مي گيرد که در ذهنت خاطره اي از يک وصل، جدايي، يک لبخند و يا قطره اشکي از سر غم را تداعي مي کند و آنگاه نماهنگي منحصر به فرد مي شود.
موسيقي نيز چنين است، خوش آواترين صداها زماني برايمان زيبا مي شوند که با خاطره اي ماندگار مزدوج شده باشند و نماهنگي ذهني را پديد بياورند..
#هما

اودسان
03/12/19

*پس زيبايي، دلتنگي، دوست داشتن، عشق ورزيدن و حتي گريستن* *وتأسف خوردن،زاييده شعر،موسيقي و ..نيست بلکه تصوير مخلوق* *تزويج آنها **باخاطرات** ذهني *
*ماست*
زندگي بدون خدا اصلا معني ندارد ولي با اون که باشي حتي خشن ترين صداها دلنشين و سخت ترين کارها آسان مي شود
10 فرد دیگر
25 فرد دیگر
+
كوتاه تر از ديدار مان
يادگاري ست در واژه ها
«شعري بود از تو»
مي كارد دانه هاي حسرت را
در ترنمِ نفس هاي تنهايي
كه سخت مي رويد بر سينه ام
و
بر مي آيد
چون آه ....
من در آغوشِ زمان ، رفتني ها را مي رفتم
ولي در نگاهم اضطراب....
و ثانيه هايي که دور مي شوند
از مني که ...
تپش هاي قلبم به شمارش زمان نزديک است
گاهي با شتاب
و گاهي بي حساب...
سه شنبه 17 مهر 7:12 شب
.: ام فاطمه :.
03/12/19
1 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
يک سکوت پر صدا
و عبور ناگزير لحظه ها
توي خلوت ُ سکوت
گذري از همه خاطره ها
و
«چقدر راز نهفته در صبرم است»
جمعه 19 مرداد

هايدي
03/12/19
+
* «بعدِ او کسي تکرار نخواهد شد. حتيخودش.» *
هايدي
03/12/19
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} نگاهت قهوه هاي تلخي از دربار قاجاري است، تو در چشمت عجب پيمانه ي مرد افکني داري،اگر عاشق کشي رسم است و قانون عاشق آزاري،تو يک ديدار در باران براي آخرين باري ..
ايکه در بدرقه ات اشک خدا جريان داشت
کاش بازم غزل ماندن مان امکان داشت دل من پشت سرت کاسه آبي شد و ريخت
آخرين لحظه نگاهت چه قدر تاوان داشت . سلامت وماناباشيد@};-
+
شعر امروز ، همين يک حرف است
صبح و خورشيد و دو چشمان شما...!

هايدي
03/12/19
+
جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي !
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
هما بانو
03/12/19
+
بالاخره بعد از 5 ماه ، ساعت 1 شب تو شهر ماهم بارون زد
البته بارون که نبود يه نيم ساعتي چند قطره بارون زد و تمام :'(
چقدر دلتنگ بارون بودم
امسال انگار اولين بارون بود ..من که نديدم
شايد اگه امشب هم خواب بودم اين نيم ساعت رو هم نميديدم
اودسان
03/12/18
خدا رو شکر الان يک ساعتي هست داره بارون ميباره=) تند نيست ولي خيلي خوبه.. الحمدالله چشمِ ما هم به جمال قطره هاي قشنگِ بارون روشن شد . * هيچ وقت فکر نميکردم يه روز اينقدر دلتنگ بارون بشم* :'(
2-اشراق
03/12/17