پيام
+
سالها پيش، در دهه ي 70، نويسنده ي خوش نام و صاحبِ ذوق و اهلِ دردي به نام «نادر ابراهيمي» دست به کارِ آفرينش سهگانهاي شد که به زندگي سيد روح الله ميپرداخت.
غزل صداقت
94/2/16
غزل صداقت
ابراهيمي هنوز تا بيماريِ سختي که بعدها دچارش شد فاصله داشت. روزها بيش از اندازه کار ميکرد و دلش ميخواست که روز، به جاي 24 ساعت، 25 ساعت داشته باشد تا باز بتواند بکوشد و بجوشد. همان وقتها، عددها ميگفتند که سال، سالِ 1375 است. ابراهيمي، کار روي «سه ديدار با مردي که از فراسوي باور ما ميآمد» را آغاز کرد.
غزل صداقت
آقاي نويسنده، اين کار را با حمايت «دفتر ادبيات انقلاب اسلامي» حوزه ي هنري آغاز کرد. کار به خوبي پيش رفت تا چاپ اول از کتابِ اولِ اين «سه گانه»، در سال 77 وارد بازار کتاب شد.
غزل صداقت
ابراهيمي درباره ي کارش، نوشت: «من داستان مينويسم، تاريخ نمينويسم. تاريخهاي بسياري قبل از من نوشته شده است و همزمان با من و بعد از من نيز نوشته ميشود و خواهد شد؛ اما داستان، فقط يکبار نوشته ميشود؛ فقط يکبار. آنها که واقعيت را ميخواهند نه حقيقت را، و طالبِ واقعياتِ تاريخي هستند نه حقايقِ انساني، ميتوانند بي دغدغه ي خاطر، به بهترين تاريخها مراجعه کنند…»
غزل صداقت
ابراهيمي براي نوشتن اين کتاب، راهي سفر شد. به درّه ي گلزرد رفت تا موطنِ امام را از نزديک ببيند. همزمان، سرگرم غور در اطلاعات تاريخي درباره ي امام بود. هر روز چيز تازهاي ميخواند و نکته ي تازهاي دستگيرش ميشد. او تلاش ميکرد، داستاني که درباره ي امام مينويسد، داستاني بيمانند و عالي باشد.
غزل صداقت
کتاب اول را نوشت و سرگرم کتاب دوم شد. کتاب اول چاپ شد. در تقديمنامه ي کتاب نوشت: «اين اثر را خاکسارانه پيشکش ميکنم به ملّتي که ساختن و راه انداختن انقلابها را خوب ميداند و باري، بارِ کوهآسايِ عظيمترين انقلابِ تاريخ را بر دوش کشيده است…»
غزل صداقت
کتاب دوم هم آمد. کار براي او سخت بود و اين را ميشد از مقدمه و مؤخره ي کتاب فهميد.
غزل صداقت
در پايان کتاب اول و دوم نوشت: «ابتدا قصد آن داشتم که همه ي حرفهايم را درباره ي اين داستانِ بلندِ خُردکننده، در مقدمه بياورم؛ اما جلد نخستين که به پايان رسيد، از نهادن مقدمهاي بر آن پشيمان شدم، و تصميم گرفتم که آنچه براي گفتن، خارج از داستان دارم، به انتهاي جلدِ آخر بفرستم.
همينقدر ميگويم که در عمر خويش، کاري چنين کمرشکن، در هم کوبنده و خوفانگيز انجام ندادهام، و نه، ديگر، نخواهم داد.»
غزل صداقت
در عين شوق، کار او را خسته ميکرد. در ميانه ي جلد سوم بود که بيمار شد و جلد سوم هرگز به چاپ نرسيد.
غزل صداقت
روحِ پرجوشِ روح الله، به خوبي در «سه ديدار» آمده است. پرجوش است در کودکي، در بزرگي، در مواجهه با استادانِ محافظهکارِ عافيتجو، در مواجهه با دشمن، در مواجهه با نادان، در مواجهه با دوست ...
«سه ديدار» خواندني است ...
غزل صداقت
سه ديدار/نادر ابراهيمي/جلد اول:رجعت به ريشه ها/انتشارات سوره مهر/چاپ هشتم:سال نود/245 صفحه/4300تومان
غزل صداقت
سه ديدار/نادر ابراهيمي/جلد دوم:در ميانه ي ميدان/انتشارات سوره مهر/چاپ هشتم:سال نود/270 صفحه/4700تومان
«سيدمرتضي»
قلم دلنشيني دارند...
.:آيينه:.
تولدت مبارک غزل جان..
تسنيم بانو
اين کتاب خيلي قشنگه...
غزل صداقت
خيلي.../ ممنونم آيينه جان..اما هنوز نشده..: دي/اوهوم تسنيم..
.:آيينه:.
ئه... برام تو پيام خصوصيا اومده بود آبجي..
غزل صداقت
پيام تولد يه روز زودتر اعلام ميشه
نت بانو
•
تک تک ستاره هاي عمرت بلند و والا
باقي عمرت 1000 به بالا
تولدت مبارک رفيق
•
نت بانو
ببخشيد نميدونستم کجا تبريک بگم اينجا پيام گذاشتم
غزل صداقت
خيلي ممنونم..تشکرات
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید