پيام

غزل صداقت
92/7/9

+ تا به حال افتادن ِ شاه توت را ديده اي؟ که چگونه سرخي اش را با خاک قسمت مي کند [هيچ چيز مثل ِافتادن دردآور نيست] من کارگرهاي زيادي را ديدم از ساختمان که مي افتادند شاتوت مي شدند! . . . سابير هاکا

* گل نرگس * 93/2/14

از کتاب ِ مي ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم/ پازل شعر امروز/نشر ِ نيماژ

اين که تمشکه :-|

اين که تمشکه - ? اف1 ?

ميدونم اف 1 :)

خب منم ميدونم

اين که تمشکه - اف1 - محمدطاها گلي

عجب!

چشات شاتوت مي بينه ؟؟؟

نخير

اين که تمشکه - اف1 - محمدطاها گلي - منتظر باران

شاتوت ببينين : دي - اف1 - محمدطاها گلي - منتظر باران - ? تئاتر روياها

عجب

:ا

ey baba nazarid khob adam havas mikone

اين که تمشکه - اف1 - محمدطاها گلي - منتظر باران - ? تئاتر روياها @};- راست ميکن خوب تمشکه

ديدي اگر نظر من را حذف نمايي درايت يک نفر را براي خلاصي از نظر مخاطب نکري چون دنيا بر حول يک خط نمي چرخد و از هر لوح به لوح دگر هزاران بالا و پايين در انتظار تو هزاران نظر باتلا و پايين خواهد شد بي اييم با قبول اشتباه تذکر ياران و يا مخاطب را براي توجيح فعلت خاموش کني کاري که شاه مفلوک فکر مي کرد که با کوشتن مخالفانش انقلاب پايان مي يابد فاغ از اينکه در پي هر شهيدي صد استشهادي ديگر عن غريب حاظر به

اداي دين به ميهن و روحانيت و در عصه حي اداي دين به ولايت مي باشد