شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ من زنداني ِ بند ِ آخر ِ اين شعرم
که هر ‏شب
در ملاء‏ عام
اعدام مي شوم
درست مقابل ِ
چشمان ِ تو ...
.
.
.
رسول ِ کامران زاده

خطا در آدرس عکس
ايمان
92/3/13
نسيم♥
عکسش قشنگه
جاي اين ياس تو دشت روي بارگاه يک شهيد گمنام اگر دستت رسيد به آن بسپارش به جايگاهش
گل زيبا و تمام معناييس که خيلي ها حصرتشو مي خورن که سرقبرشون برو يد حالا مي دو ني اخوي براي قشنگي گل يا براي مفهمش؟ياشايدم هردوش؟
ولي يک سوال چطور به خودم اجازه بدم گلي را در بند حصار زيبا و بايسته و جلوه نما بنمايم در صورتي که خودم از رفتن يک خار مقيلان به پايم گريزانم من گلي را خواهم در دشتي پر از هم نوعانش که به يک ديگر عشق و هستي و بودن و بايستن و شدن غرض ميدهند
dhugd pvtj psfi
عشق قشنگه
شما واقعا اين گل را بي آب توانسته اي اين مديد بر افراشته داري يقين کن ياس بعد از جدايي از ريشه پريشان مي شود پس ريشه تويي که راستش مغان داشته اي يارم
چقد خوشگله شعرش
خدايا هفا روز دگر اين ياس قهرمان را بر سر اين مزار بنا بر چوب و قفس تنه اش و بي آبي وووو او را بر افراشته بدار تا باشد نشاني از عشق که ببين اگر عشق باشد مرکب با باد وصال براي رسيد به معشوق چه ها مي کنئ
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top