شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ #معرفي_کتاب احمد عزيزي را بي‌شك مي توان پايه‌گذار شيوه ادبي شطح‌ نويسي در تاريخ معاصر ايران دانست. گونه‌اي از نثر كه بسيار از نثرادبي غني‌تر است. چه از حيث محتوا و چه از حيث زبان. در اين گونه عزيزي تمام جملاتش را با استعاره و توصيف و تشبيه آذين بسته و به سختي مي‌توان جمله‌اي ساده را در اين ادبيات يافت. از ديگر ويژگي‌هاي اين نثر دايره واژگاني وسيع و از آن مهمتر عبارت‌سازيي نويسنده است.
عزيزي به تركيبات ِ موجود بسنده نمي‌كند و دست به تركيب‌ سازي‌هاي شگفت مي‌زند. *يك ليوان شطح ِ داغ* همه شطحيات ِاحمد ِ عزيزي است. نمونه‌اي از اين شطحيات چنين است:
اگر به نيل‌ وارگي چشمانم باور نمي‌كني، گلنار! به ريگ‌رساني دستانم بنگر، غربت‌ شمار صحاري سرگردانيست...
به گل‌هاي آفتم نگاه كن، به باغ آبسالي اندوهم... و قفس‌خواني پرنده‌ وار مرا به شليك آواز شقايق‌ وشت بگير... مرا در كجاوه‌هاي قديم چشمانت بگذار تا انگشت‌نگاري آهم را بر گواهي‌نامه آيينه‌هاي نگاهت تماشا كنم...
شرقي‌ چشما! هجوم مهرگاني پاييز جهاني، بر رستنگاه شكوفه‌ بار ما نابرابر است، مگر اعجاز آسماني چشمك‌ هايت مسير خورشيدي اهرام را برگرداند...
غزل را بايد جرعه جرعه نوشيد و قطره قطره در کام ريخت و ذره ذره متوجه شد و اندک اندک دريافت. غزل، بهار ِ شعر و ارديبهشت ِ احساسات ِ شاعرانه است. شاعر، هنگام غزل گفتن باراني است که مي بارد و رودخانه اي است که طغيان مي کند يا مجسمه سازي است که اندام زيباي غزل را در ذهن خويش مي تراشد. غزل، مايه آوازه ها و فطير تصنيف هاست. آواز، در غزل به عمل مي آيد و تصنيف از غزل، متصاعد مي شود.
الان اينا شطح نويسيه؟
اين شط نويسي از نوع غزل - حديثه ... سبک جديد از شط نويسي ... ابداعي من و غزل عزيز !!!
پيروان14معصوم
منم يه ذره شطح بنويسم:.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
جناب ِ محي االدين ِ اله دادي ... متوجه منظورتون نشدم
توجه کرديد غزل سعي کرد هرچي جمله از احمد عزيزي که توش کلمه " غزل " هست رو بياره ....
پيروان14معصوم
آقاي اله دادي سلام ... به همين سادگي که نيست ... همش رمز و رازه ... مدتها براش زحمت کشيديم .... دقت کنيد ، غزل کم کمک داره شطها رو نمايان ميکنه ...
اولش شما فقط نقطه گذاشتيد به خاطر اون گفتم
حال ايشون بد بود بهتر شدن؟
سلام خانم حديث،خب به منم بگيد ياد بگيرم
غزل يعني غرق ثانيه هاي شکوفه بار شدن ... غزل يعني درخت دست به جيب ايستاده آخر فصل در کنار جاده ...
غزل يعني حس هميشه رواني که در وجودم جاريست ...
غزل يعني آغاز دوست داشتن عشق ....
غزل يعني باران ، يعني هواي بيقراران ...
حديث جان شما خيلي باهوشيد!:دي
نوشتار هاي زيبا خوبن الان :)
با من بودي ... من و هوش ... نمي شناسمش ...
هوش با تو غريبه يا تو با اون ؟ در هر صورت غريبه ي آشناس ...
حالا من يه چيزي گفتم .. تو چرا جدي گرفتي عزيزم ... راستي سلام و شب قشنگت هم بخير و خوشي ... متن هات خيلي قشنگ بود ... با اجازه يه گوشه اي دخيره اش کردم ...
باور ميکنم ديگه:دي ... سلام :) ... شب ِ شما هم بخير ... :) خواهش ميکنم خواهر جان واسه من نيست که :دي :)
مي دونم دي :) انتخاب جملات قشنگ هم مثل خود جمله ها مي تونه قشنگ باشه .. کارت درسته خواهري ...
لطف داري خواهر جان :)
ص . حيدري
مشتاق شدم کتابش بخرم جمله هاش خيلي قشنگه
اوهوم :)
بله که هنر ِ
احسنت. خدا خيرتون بده
ممنون
عالي است ممنون از زحمات شما
تشکر
غزل صداقت
رتبه 35
68 برگزیده
3928 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top