دارد حسودي اَم مي شود
حتي به مژگاني که هر دم ... يکديگر را در آغوش مي کشند...
پلک نزن جان ِ مَ.ن...
پلک نزن!
شعرهاي ِ مَ.ن بابت ِ لبخندهاي ِ ناب ِ تو بود
بابت ِ آن نگاهي که چنگ مي زد با دل
بي قرارم مي کرد عطر ِ ياس ِ چشمانت
نفس مي کشيدم با صدايت ...
زيباع:)
هنوز ادامه دارد
آرزو مي کنم
هيچ وقت تمامش نکني
آرزوي ِ قشنگي ست نه؟
ســــــــــــــلام ،
اميدوارم اين غزل هميشه با سلامتي و نشاط ادامه داشته باشد !