راستش اين روزها ..
کمر ِ دلم دارد مي شکند کم کم ..
از فشار ِ هجوم ِ اين خيالات ِ بي رحم!
سلامي دوباره بعدمدتها....
توي اين مدت نوشته هاتو ميخوندم اما نشد که نظر بذارم.....
جبران ميکنم ابجي :)
راستي غم نوشته هات خيلي زياد شده.....ميشه حسش کرد......
آه اي خيالات بي رحم دست از سر غزل من برداريد:دي
و اين منحني ِ رو به پايين ِ لب هايت ...
چه تعبير قشنگي.....منحني رو به پايين لب هايت....