• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : ماه ِ حسود
  • نظرات : 1 خصوصي ، 24 عمومي
  • پارسي يار : 14 علاقه ، 6 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    نوشته هات نيس ک اذيتم ميکنه خواهري
    حس کنجکاويه که داره فوران ميکنه:ديييييي
    پاسخ

    جل الخالق!:دي
    غزل جان عکس که قابل نيست :)تازه زاويه هاي ديگه هم دارم ميخواي باز؟:)

    پاسخ

    بازم ممنون :) .. نع! ..بعدن ازت ميگيرم:دي

    تا توهستي ماه را ميخواهم چه کنم......

    غزل جان نوشته ي زيبايي بود....

    پاسخ

    تشکرات ِ فراوان .. :) با اجازه اينجا اعلام ميکنم که عکستو کش رفتم:دي
    اين طرف مشتي صدف آنجا کمي گل ريخته
    موج، ماهيهاي عاشق را به ساحل ريخته

    بعد از اين در جام من تصوير ابر تيره‌ ايست
    بعد از اين در جام دريا ماه کامل ريخته

    مرگ حق دارد که از من روي برگردانده است
    زندگي در کام من زهر هلاهل ريخته

    هر چه دام افکندم، آهوها گريزان‌تر شدند
    حال صدها دام ديگر در مقابل ريخته
    هيچ راهي جز به دام افتادن صياد نيست
    هر کجا پا مي‌گذارم دامني دل ريخته

    زاهدي با کوزه‌اي خالي ز دريا بازگشت
    گفت خون عاشقان منزل به منزل ريخته!
    فاضل نظري
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    سلام گفتني ها رو گفتيد خانمي بسيار دلي ...دسته شما ومهديه جان درد نکند عالي بود ...عاقبت بخير باشيد تاهميشه وسربلند ...
    پاسخ

    سلام .. ممنون از کامنت ِ قشنگتون .. لطف داريد .. همچنين :)
    آفرين به عكاس
    آجي منم بلدم عكس بگيرما!خودشم سفارشي:)
    منتظر سفارشت هستم :))
    پاسخ

    اون که بعله! ميخوام زحمتت نشه ها حالا يه چن تايي بت سفارش ميدم:دي
    سلام
    خيلي دوسش داشتم

    دوباره شروع مي کني به حرف زدن

    صدايت دلم را عجيب مي لرزاند

    مثل ِ هميشه . . .!


    پاسخ

    سلام .. منم تو رو دوست دارم :)
     <      1   2