خنــده را بــراي دهــان او،
او را بــه خــاطــر مــن،
و مــرا بــه نيــت گــم شــدن آفــريــدي . . .
لازم نيســت پــرنــده بــاشــم!
هميــن کــه بخنــدي،
بــال در مــي آورم . . .
من دلم با هر ضربان لبخند تو ميميرد....
فقط به من لبخند بزن ...نگاه کن...اينجوريـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام
من دعا مي کنم....براي خنده هايت هم صبور باشم...شايد از شوق لبخندت جان دادم...
:((((( من به ياد خنده هات....آتش ميگيرم هرشب.....
هرشب تنهايي.......:((
دلم خيلي گرفت غزل.......بغض کردم................