• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : ب ِ مثل ِ بابا . . .
  • نظرات : 2 خصوصي ، 33 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام...

    ايول....

    خيلي زيبا گفتي....

    ياد خودم افتادم..قرار بود برم غربت کار کنم....

    بابام يواشکي اشک ميريخت....

    منم قيدشو زدم...قيد دور بودن از لحظه هاي باهم بودن رو....

    پدر و مادر را عشق است........

    پاسخ

    سلام..اوهوم..سخت ِ زندگي بدونشون و فاصله...