• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : دو حرفي ِ پر حرف. . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سالها بود معني اين شعر رو نمي فهميدم !
    هميشه خسته از روزاي برفي ... عشق پريشون شده دو حرفي !!!
    عالي بود که منو راهنمايي به جواب کردي
    با تايپ کردن موافق نيستم ... عاشق اينم روي کاغذ اول بنويسم خراب شده پاک کنم ... خيلي خراب شد مچاله ...

    پاسخ

    :)..خداروشکر يکي از بين ِ اين نوشته هاي بوق ِ ما ب ِ يه جوابي رسيد..خواهش ميکنم:دي..منم زياد تايپ نميکنم..اصل ِ نوشتن سياه کردن ِ کاغذ ِ...دقيييقا..مچاله...
    + باران 

    غزل عزيزم ساده و صادقانه حرف زدنت ستودني است.

    زيبا بود.

    موفق باشي..

    پاسخ

    ممنون باران ِ مهربان..لطف کردي..تشکر..همچنين :)
    سلام . زيبا بود و زيبا تر از آن دبير شدنت بانوي اردي بهشتي !
    پاسخ

    سلام..تشکر..خعلي ممنون :)
    آخ گفتي :(
    پاسخ

    ...:(...
    سلام عزيزم انتخاب به جا و برحق دبيري پارسي نامه مبارکت باشه انشاا...
    پاسخ

    سلام...ممنون..به شما هم تبريک...:)

    لغت نامه ي حرف هايت که ته ميکشد ، شده ساعت ها بالاي دفتر و خودکار بشيني و هي جمله هارا براي نوشتن پشت هم رديف کني هم فايده ندارد . نه که حرفي براي گفتن نداشته باشي . حرف که زياد است . بخواهي بگويي حرف هاي ناگفته ات مثنوي هفتاد من کاغذ ميشود . اما حرف هايت تازگي ها رنگشان فرق کرده . لاي کلمات جا نميگيرند . عوضش لاي نگاه هايت خوب براي خودشان جا باز کرده اند ...

    پاسخ

    اوهوم واقعني..:(..چرا اينطوري ِ خب؟ اعصاب ديگه واسم نمونده هيچي..اصن ي وعضي شده عجيببببببببببب! :(:دي..من الان چيکا کنم خب؟:دي...اصن اين چ ِ جور جواب ِ کامنت دادن ِ ؟هيشکي ني يه چيزي بم بگه؟ :))...خعليييييي محشر بود اين کامنتت اصن يه وعضي احساساتم درگير شد :دي....تشکر..:):-*

    سلام

    به به!

    من اگه ته و توي اين دو حرفي پر حرف رو در نيار آدم نيستم!

    زود باش وگرنه از دبيري مي اندازمت!

    پاسخ

    سلام.... الان کدوم قسمتش بح بح؟:دي...ته و توش که کاملااااااااااااا معلومه خب همون دو حرفي ِ پرحرف ِ ديگه که همون تو ميشه :))..چيکاره بيدي تو؟ مامور مخفي ِ بر کنار ِ کردن ِ دبيراي جديدي يني؟ اگه هسي خودتو لو بده ها! :)))))
    سلام.
    انتخاب شدنتون به عنوان دبير پارسي نامه رو صميمانه تبريک ميگم؛ تبريک به خاطر اين که فرصتي يافتيد که به مردم و فرهنگ اسلاميشون خدمت کنيد.
    براتون آرزوي موفقيت روزافزون دارم.
    خداوند پشت و پناهتون.
    پاسخ

    سلام...خيلي ممنون از لطفتون..تشکر..
    تبريکات فرااااااوان...ديدي دبير شدي.....شيريني ما فراموش نشه لدفن:دي
    پاسخ

    تشکرات ِ فراوان..هوم؟من؟دبير؟کي گفته؟ من تکذيب ميکنم!:دي..شيريني واسه چي ديگه؟ باشه بعدا با هم حساب ميکنيم :))
    اينروزها همه جا صحبت از تو ست...
    پاسخ

    اوهوم..همه جا..حتي آنجا..:دي
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ جمعه 12 خرداد 91 نوشته (دو حرفي ِ پر حرف. . .) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام...تشکر جناب ِ معزي..
    به اين دو حرفي پر حرف...تو...
    هييييع...
    سلام غزل جون:)
    پاسخ

    سلام..خوبي نرگس خانم؟ :)..تشکر از حضورت..:)
    + ali 
    دِلِ دُو حَـــــرفـــے مَـــــ?? ، خِـــيلـے حَـــــرف دارِه خِـــيلـے . . .
    پاسخ

    اوهوم واقعا..
    ميدوني من عمه ي فلفليم؟:دي

    بعدشم كي با كي دعوا كرد؟
    تو با او ؟
    كاش ميزدن چش و چال همو در ميآوردن راااااااااااااااحت ميشدي:))
    پاسخ

    خودم ميدونم عمشي ولي عمش نيسي ولي هسي :))...کسي با کسي دعوا کرد؟ کي؟ من با تو يني؟عمرااااااااااااااااااااا!:دي..کلمات داشتن دعوا ميکردن که زودتر تايپ بشن اصن يه وعضي بو مخم داش منهدم ميشد ..نه ديگه به دادشون رسيدم..:دي
    هميشه که مي خواهم بنويسم ....
    پستي .... متني ..... دل نوشته اي .....
    ساعت ها با خودم کلنجار مي روم .....
    به خودم مي گويم اين دفعه ديگر نه ....
    اين دفعه ديگر تو نداريم .....
    مخطب دوم شخص رفت
    ديگر نيست ....
    ولش کن ....
    رهايش کن ......
    چپ چپ به دکمه ي ت نگاه مي کنم ...... ولي نمي شود که ....
    نمي شود اين قلب لعنتي
    اين فکر لعنتي
    اين اشک ها
    يک لحظه هوايي نباشند
    نمي شود .....
    اين قلم صراط مستقيم که نمي شناسد
    هي مي زند در جاده خاکي .....
    مي گردد دنبال هر چه مخاطب دوم شخص است .....
    آخرش بايد يا با اشک ....
    يا با آه
    تمام کنم
    و با خودم بگويم
    اين دفعه هم
    همان شد که مي شد .....
    هر دفعه ....
    همين است ................
    کلنجار
    و در آخر شکست .....
    سهمگين است اين مخاطب بي وفا ......
    سهمگين است غزل ......
    از کلنجار اولش معلوم بود .....
    که آخرش تسليم است و ...

    پاسخ

    اوهوم هميشه بايد تسليم شد..تسليم ِ اين دوحرفي..تسليم ِ کيبورد..تسليم ِانگشتاي دست..تسليم ِ اشکا..تسليم ِ چشم..تسليم ِ.........تسليم ِ همچي..تا فقط اين دوتا حرف نوشته بشه..فلفلي اصن يه وعضي خعليييي محشريييييييييييييييييي! :* ...کيبورد ِ من با کامنت ِ تو خيس شد..مخصوصا با خوندن ِ تيکه هاي آخرش...........
       1   2      >