ســـــــلام..... اي دل غافل ... همون اول بايد ازتون فوت و فن بازيش رو ميپرسيدم ..حالا با اين پيراهن سفيد ملکوک چيکار کنم؟.....دييييي.... اين لک انار هم مگه مــــيــــــــره.....:)))))) يه پيرهن همرنگ دارم ..ميرم فعلا اونو ميپوشم عيال نبينه بعدش خدابزرگه........دييي
آره واقعا منم به دنياشون حسودي مي کنم خيلي ...
جالب اينه که مام وقتي قاطي بازي هاشون مي شيم از دنيامون خيلي فاصله ميگيريم ...
جديدا با بچه ها خيلي گرم مي گيرم دوست دارم دنياشون رو ...
عکستم خيلي خوشگله ...
گاهي اونقــــــــــدر دلم هوايت را مي کند که يادم مي رود هوايي شدن براي تو،عاقبتي جز دلتنگي ندارد...
مثل تمام روياهاي شيرين...
قصه هاي قشنگ...
شادي هاي بي دغدغه...
روزهاي کودکي گذشتـــــــــــ...
سلام غزل جون...خيلي قشنگ بود...
يادش بخير انار بازي:)))...البته من هنوزم اين بازي رو ميکنم:دي...يه بار نزديک بود خواهرمو کور کنم:)))
سلام
منم دلم مي خواد. بي حسي ندارن يه حس فوق العاده دارند.
موفق باشي
خدانگهدار
آخـــــــــــــــي دلم خواست..
چقد اداي مامانارو درمياورديم..... اناربازي نکردم ولي تا دلت بخواد خاله خاله:)))