وبلاگ :
اقليم ِ احساس
يادداشت :
اجازه هست بميرم اگر دل تو گرفت؟
نظرات :
2
خصوصي ،
9
عمومي
پارسي يار
: 21 علاقه ، 5 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سايه
سلام غزل جون
وااااااي چقد دلتنگي ...
وقتي تصورت ميکنم کنار سينک وقتي تصورت ميکنم بغض کردي و دلت بغل مامانتو ميخواد دلم ميخواست کنارت بودم و دستاتو ميگرفتمو ميگفتم منم همينطور ....
بازم خوبه که ميتوني يکي از شبهاي ارديبهشتي ، يا شب ميلاد امام علي به بهانه ي تبريک روز پدر بري و ببينيش ...
و من هيچ اميدي ندارم که يکي از شبهاي ارديبهشتي کنارشون باشم
با اينکه ميدونم هميشه اين دلتنگي ها و بغل و شونه ي مادر خواستن ها براي وقتهاي نبودنه
هميشه وقتي کنارشونيم حتي نميتونيم بگيم چقدر دلمون براشون تنگ شده بود ، چه برسه به اينکه خم شيم و دستشونو ببوسيم ....
چ حيف که نداشتن جرات و شرم اين اجازه رو نميده . شايدم غرور !
پاسخ
سلام..من هميشه دلتنگم..آخي..سايه ي مهربونم :* :) .. اميدوارم تو هم به زودي مادرتو ببيني..اميدوارم..:)..نه نه غرور نيست..هيچ وقت نبوده و نخواهد بود..جرات هم نميخواد..نميدونم چيه که نه غروره نه نيازي به جرات هست..
+
فضل ا... قاسمي
سلام
خوب و خواندني و خيال انگيز مي نويسيد .
لطفا شير آب را باز نگذاريد ؛ صداي پاي بي آبي ...
پاسخ
سلام..ممنون..چشم..
+
پاورقي
خيلي زيبا بود. شروعي خوب که با پايان غافلگيرکننده اي بود.
پاسخ
ممنونم..
+
اميد...
مادرم جگرش را کباب کرد به بچه ها داد
پاسخ
:(.......
+
عليرضا
سلام ، بعد 19 ماه دوباره برگشتم به وب گردي
مطلبت عالي بود فوق العاده زيبا و دلنشيد اول مطلب با خودت حرف ميزني و اخرش علت حرف زدنت و فکر کردنت دوري از مادرت ميداني
خيلي زيبا کلماتت را چيدي افرين به اين انديشت.
پاسخ
سلام..ممنونم..
+
پروانگي
اگه بگم با اين متن يکم گريه کردم باور مي کني؟
حس غريبي داشت
خوشم مياد از قلمت
پاسخ
حس غريب ... باور مي کنم ...
+
زهرا.م
دلم برات تنگ شده مامان ...
پاسخ
:(:(...
+
مجله پارسي نامه
کاربر گرامي، سلام
در تاريخ
سه شنبه 94 فروردين 18
نوشته شما با عنوان
اجازه هست بميرم ؟
برگزيده شده و در جايگاه
تيتر دو
در
مجله پارسي نامه
قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب
هما . ص
و دبير سرويس آن
هور
بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
پاسخ
سلام..متشکرم:)