• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : کمي اکسيژن!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • پارسي يار : 3 علاقه ، 2 نظر
    		•
    درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + منتظر کوچکـ 
    سلام ..
    حال آن روزهايم بود ک ..
    کاش نبود ..
    شيريني خاص خودش را داشت ..
    ولي کاش ..
    .
    .
    .
    پ.ن:
    آل ياسين بخوانيد اين روزها .. آل ياسين بخوانيد
    پاسخ

    سلام... . . . .آل ياسين ...
    + سكوت خيس 
    چرا اين کارارو مي کني خب!
    پاسخ

    چيکار کردم مگه؟:)
    + بلاي آسموني 
    من کلا دارم نگرانت ميشم:|
    حالت خوبه غزل جدني؟
    اصلا اين پست را دوست نداشتم
    دلت آروم:(
    پاسخ

    نگران نباش..من خوبمممم :)
    + فاطمه سادات يوسفي 
    سلام عليكم.وقتتان شهدايي.بروزم.يا زهرا(س)
    پاسخ

    سلام..
    + هـــــــــــــــــــاله 
    دارم فکر ميکنم
    ...
    خيلي شبيه اين روزاي منه.......
    چقدر به هوا محتاجم...هوا در ....:(
    پاسخ

    آخي. . .. :(
    + نور الزهراء 
    سلام غزل صداقت گل:)
    پاسخ

    سلام عليکم :)
    + زهرا.م 
    لبخند نـــــــــــــــــــــزن :|
    حرف بزن :|
    پاسخ

    چي بگم خب؟
    + *نرگـس* 
    :((...واااي چقد غمگين:(
    سلام غزل جون
    پاسخ

    سلام..بح بح نرگس خانوم..:)
    + لاله 

    به قول زهرا خداکنه فقط يک داستان باشه.... فقط يک داستان خيالي
    پاسخ

    همون که به زهرا گفتم:دي
    + *قاصدك و شاپرك* 
    *هوادر سرنگي کوجک...
    پاسخ

    ...
    + immolate 
    غـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزل.................
    پاسخ

    بعله؟
    + زهرا.م 
    کاش اين نوشته واقعا خيالي باشه.........!!!!
    پاسخ

    :)
    + نور الزهراء 
    غزل جونم. نبينمت اين طوري:(
    پاسخ

    نمي بينيد شما :)
    + عليرضا عباسي 
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ يكشنبه 17 آذر 92 نوشته (کمي اکسيژن) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام..لطف کرديد..
    + عليرضا عباسي 
    مامان از پنجره نگاهش مانده بود توي اتاق(تعبير زيبايي بود که منو به خوندن اين داستان وا داشت )
    ته نداشت! نتيجه چي شد؟
    هدف از نوشتنش چي بود ؟
    عجولانه ادامه يافت ..
    پاسخ

    نتيجه؟ چرا بايد هميشه دنبال نتيجه باشيم ما؟ هدف از نوشتن نفهته درون ِ خود ِنوشته..گفتني نيس..! عجولانه..از کجاش دقيقا؟
       1   2      >