• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : بخشش يا اعدام؟
  • نظرات : 4 خصوصي ، 20 عمومي
  • پارسي يار : 11 علاقه ، 1 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    غزل خوب من !
    جاي خالي ِ نبودنت اين روز ها عجيب محسوس است ...
    دلتنگتيم رفيق! زيــــــاد.....

    همه جوره تازشم :*
    پاسخ

    ما دلتنگ تر تر تر :) ... خوب ِ که تو هستي و خيلياي ديگه .. :) ارادتمنديم..زياد :)


    غزل منو فراموش كرده!

    ....

    يا

    حاش خوب نيست...اومدم عيادتت:)

    اينم گل...

    پاسخ

    نع .. فراموشي تو کار ِ ما ني :) .. ممنون آبجي..خيلي خيلييييي :)
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ سه شنبه 1 مرداد 92 نوشته (بخشش يا اعدام؟) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام..ممنون:)
    سلام غزل بانو...
    خيلي خوشحالم که سبک شده بار غم هات...
    اميدوارم هميشه خوشحال باشي و بموني...
    تو اين ماه ِ مبارک ، منم خيلي دعــــا کن خوب ِ خــــــدا...
    :)
    پاسخ

    سلام..ممنونم :) .. چشم حتمن..تو هم منو دعا کن :)
    .............................................................................چي بگم؟!
    پاسخ

    هيچي :)
    سلام
    گاهي وقت ها بايد خودت را اعدام کني تا ديگران ببخشند.....گاهي وقت ها هم بدون هيچ منتي بخشيده مي شوي.....
    پاسخ

    سلام .. بدون ِ هيچ منتي....
    :)
    پاسخ

    لبخندتم دوست داشتني ست بانو :)
    آره يادمه :)
    اما ماسال ميتونم بشنومش :)
    اما بغضم ميگيره :)
    پاسخ

    بغضت ميگيره..بغضش ميگرفت ..
    نه ناراحت نشدم
    :)
    اين که گاهي پيش مياد رو هم براي حس بقيه گفتم
    همين
    پاسخ

    جنبه رو بدجور کيف کردم! :) .. من در جواب کامنت تو کلي حرف نوشتم..اما ... ولش کن..به قول ِ تو بي خيال حوصله دعوا معوا ندارم:دي
    اومدم يه تيکشو کپي کردم تو نظرات
    عين بقيه :)
    مثلا از اينجاش خوشم اومده
    بعد دوباره پاکش کردم گفتم نه
    بذار اون يکي تيکه رو بذارم
    بعد دوباره...
    آخرم کلشو پاک کردم...
    الان نيازيه که من از نوشته ي فوق العادت تعريف کنم؟!!؟
    نه... فکر نکنم!!
    اين نوشته اون قدر زيبا هست که شايد تعريف و تمجيداي من از ارزشش کم کنه!
    پس هيچي نميگم...
    و دوباره و دوباره مثل بقيه ي پستات با اهنگ لايت وبت ميخونمش :)
    پاسخ

    اوه ماي گاد! تقديميا هميشه خوب از آب در ميان تعريف از خود نباشه حالا :))) .. ئئئئئئئه؟ بالاخره تونسي بشنوي اين آهنگ َ رو؟ يادته قبلن نميتونسي بگوشي :دي
    گاهي پيش مياد
    بي خيال
    :)
    پاسخ

    بستگي داره اون گاهي پيش اومدنا کي باشه :)هرچند کاااااااااااملا مشخصه که تو يکي از همون آدمايي هسي که به شدت از دست من بابت ِ حرفاي من تو کامنتت ناراحت شدي .. :) حقيقتي بيش نبود .. :)
    ناکش کنارش ديگه...:))...بده بهت روحيه ميدم...اعتماد ب سقفت زيادشه...:))...بعدشم با مذاکره حل ميشه ...
    من اصلا راضي نيستم درگير شي...:))...ولي خدايي در اکثر مواقع يادم ميمونه کي چي بهم گفته...:)...آيکن بوستان علوي...:دي
    پاسخ

    من ناکشو نمي بينم اصن! :دي..روحيه دادن در راستاي ِ پيشرفت نه ريختن ِ سقف ِ خونمون..:)))..حالا بيا و راضي باش! درگيري ايجاد ميکني و راضي هم نيسي؟ عجبا!:دي..آفرين به اون حافظت :) .. بوستان بوقستان! :دي
    اوخ اوخ چ سوز انگيزناک بود...
    .بح بح خانوم نويسنده....سلاااااااااااااام....الان دوباره يه چيزي ميگم و تو دوباره ميگي بهش فک نکرده بودم...:))...بي خيال...هر چ هستي باش...اما باش...:))....آيکن گل برگ ساقه ريشه...
    پاسخ

    سوز ناکش کجا بود؟ سلام .. نويسنده؟ من الان دچار اعتماد به نفس کاذب شدم :دي..ميگفتي حالا ببينم بش فک کردم يا ن ِ! الان درگير شديم خب! د ِ ! ولي خداييش به اين فک نکرده بودم که تو يادت ميمونه من چند بار به چه چيزايي فک نکردم ...! :دي ...هعيييي ... آيکن ِ چمن:دي
    سلام . ... خوبي ؟ ! غمگين نبينمت غزل خانم !
    پاسخ

    سلام..خوب؟ الان هستم خدا رو شکر .. غمگين بودن که جزئي از وجودمون :دي
    چي شده؟
    غزل تو خودِ معرفتي!
    من که بدي نديدم هر چي ديدم خوبي بوده :))
    پاسخ

    چيزي نشده.چييي ميگيييييي؟ :دي..حقت بوده اون همه خوبي؟ :دي :دي:دي
       1   2      >