• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : ياد باد آن که نهانت نظري بر ما بود ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    بايد حواسش را جمع مي کرد تا نکند بين آنهمه نگاه نامحرم چشمش کمي خطا برود...........وگرنه دل اشک ها هم مي شکست که بي هوا روي زمين افتادند........

    پاسخ

    سلام .. مطمئنن هر کاري ميکرد فقط حواسش جمع ِ همان چشم ها و اشک ها و همون عطر ِ آشنا ميشد ...