• وبلاگ : اقليم ِ احساس
  • يادداشت : حس ِ رهايي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 25 عمومي
  • پارسي يار : 11 علاقه ، 1 نظر
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    ميترسم از رفتن به زيرِ باران....

    ميترسم...

    نه!!!!

    باران که ترسي ندارد...

    از باز نشدنِ دلم زير ِ آن ميترسم.....

    نکند نشود....؟؟؟

    نکند که تمامِ دلخوشيم هم زيرِ آن شسته شود؟؟

    تنها دلخوشيِ اين دلِ خسته ام باران است.....و اينکه هميشه دلم را پاک ميکرده...

    از هرچه دلگيريست...از هر چه دلخوريست....از دلهره ها و اضطراب ها.....

    امّا اگر اين دفعه نشود چه؟؟؟

    من بدون باران چه کنم.....؟؟؟

    ببار....

    بشور...

    بريز بر اين دلِ خسته ام...

    که تو تمام دلخوشي اش هستي....

    بارانِ تنهايي ِ من...

    پاسخ

    ببار باران ...

    چه حس ِ محشري ست

    حس ِ رهايي زير ِ باران ...

    سلام . احساس رهايي هميشه خوب است حتي اگر زير باران نباشد !

    موفق باشي

    پاسخ

    سلام..اوهوم..خيليُم خوب..:)..سلامت باشي :)
    جالبناک بود :)/قلمتون سوسماري :دي
    پاسخ

    ممنون..پول نداريم ازون مارکا بخريم:دي
    سلام.هيععععععععع روزگار.کي ميشه نيومدم وبت.امروز کنترات کردم و و بعد مدت ها رفتم تو وب ها يه دور چرخيدم.
    موفق باشي.هروخ زير بارون رفتي ياد ما هم باش.ميگن دعااااا زير بارون ميگيره
    پاسخ

    سلام..بح بح خوش اومدي ..:)...ممنونم..سلامت باشي..حتما:)
    خداييش پرواز نداره؟! آدم يه رفيق مث تو داشته باشه ديگه رفيق ميخواد چيکار...والا...
    با سرعت عمل بالا...قدرت ضد حال زدن در حد تيم ملي...شايدم المپيک... دچار احساسات فوران شده تا دم در وبلاگِ به اون دوري ما... ديگه چه کنيم... بدجور رفتم تو نخ نوشته هات آبجي...:دييييييييييي
    اگه پرازيدم حواست باشه روي پشت بوم وبت، نيوفتم که از خواب بپري...!:)
    پاسخ

    اصن يه وعضي رفتم تو زمين :))))))) ... نه بابا؟ :دي..نه خيالت راحت باشه ... وبم پشت ِ بوم داره ... اما همش واسه پرواز..تو هم که پرواز بانو ديگه هيچيييييييي..جاي ِ سقوطي نيس..فقط پرواز..در ضمن..نخون قبليا رو لطفا! از من گفتنا:دي:دي
    يادفيلماي سينمايي افتادم:)
    الان دخيخن چي شد؟
    پاسخ

    :دي..خودمم نَميدونم والا:دي
    باران آمد...
    نه تو بودي
    نه هيچ کسي ک نگران ِ سرماي ِ دلم ُ سرماي تنم باشد...
    تنها...سنگين...پاها را با خود کشيدم...
    پاسخ

    ...
    واقعي بود؟ خيلي دوسش داشتم خيس بود:)
    پاسخ

    هوم؟:دي..آخي..:))
    سلام
    سبک نوشتنت طوريه که هر خواننده اي وقتي پستت را ميخونه کاملا ميتونه اون صحنه ها را به تصوير بکشه
    منم امروز کلي زير بارون قدم زدم..انقده کيف داد..لچ آب برگشتم خونه:)
    پاسخ

    سلام...امروز اينجا بارون نيومد اما ...:( :)
    سلام
    وبلاگ زيبايي داريد
    اگه وقت داشتيد به من هم يه سري بزنيد
    اگه تشريف فرما شديد،لطفا نظر يادتون نره
    در پناه حضرت حق
    پاسخ

    سلام.ممنون.چشم حتما..حق نگهدارتون
    يعنيا...
    مينوشم واژه به واژه ات را...
    خيلي عميق...
    تا عمق جانم فرو مي روند...
    دوره گذاشتم همه ي دل نوشته هايت را از بر کنم انگار...
    پاسخ

    آخييييي..در اين حد؟ که بعدش بپروازي؟ ... :)
    به به چه خاطره ي قشنگي بود:دي
    پاسخ

    بح بح ..سلام عروس خانوم!:دي
    کـآش هميشه بارون بود ،
    اونوخت هميشه رهـــآ بوديم ...
    آزاد ِ آزاد ...
    پاسخ

    اوهوم..:(
    قرار نبود ديدنت آرزوم شه
    قرار نبود منتظرت بمونم
    قرار نبود بري ُ برنگردي
    :))
    انقد دوس دارم اينو :)
    پاسخ

    همه بلدن انگاري:دي
    آنقدر دلگيرم که حتي باران هم حالم را خوب نميکند.....
    پاسخ

    اما .. من .. زير ِ باران .. آروم شدم ... خيليييييييييييي آروم...
       1   2      >